مدح و شهادت حضرت علی اصغر علیهالسلام
کیست این طفل؟ که پیر بشرش باید گفت پسر و، بر همه هستی پـدرش باید گفت شمسۀ شمس ولا، کـفـو شه کرب و بلا اختری زاده که رشگ قمرش باید گفت این پسر خون خدا و پسر خون خداست که به تـعـبـیر حـسـین دگـرش باید گفت این یـگـانـه دُر نـابـیست خـدا مـیدانـد که به هفتاد و دو دریا گهرش باید گفت به نظر کوچک و در سیر بزرگان جهان تا ابد رهـبـر صاحب نـظرش باید گفت هر کجا کربـبلا یا شب عـاشورائیست بیـن عـشّـاق چـراغ سحـرش بـاید گفت این همان طرفه نهال است ز گلزار حسین که به سینای شهادت شجـرش باید گفت این شهیدی است که بر خون امام شهدا تا صف حشر، چو پیغامبرش باید گفت طفـلِ شـیـر است ولی با پـسر شیر خدا تا خـدا هـمقـدم و هـمـسـفـرش باید گفت لـعـل تـسـبـیح به لبهای بهـم خـشـکـیـده دُرّ تـوحـیـد به اشک بـصرش باید گفت «از شرار عـطشش دود رسیده بفلک» در دل شعله همان نخـل ترش باید گفت بر سر دست پـدر چون عـلم نـصر خدا رایت لشگـر فـتـح و ظـفـرش باید گفت گرچه بعد از شهـدا جام شهـادت نوشید از تـمـام شـهـدا پـیـشـتـرش بـایـد گـفـت هم به هفتاد و دو رضوان گل آغشته بخون هم به هفتاد و دو طوبی ثمرش باید گفت اوست غوّاص و کف دست حسینش دریا عـاشق صادق مـوج خـطرش باید گفت قـبر او قـلب حسین است و خدا میداند طایر قـدس به هر بام و درش باید گفت گرچه از دوش پدر بال زد و رفت به عرش باز هم طایـر بشـکـسته پـرش باید گفت پیـش مـرگ ولـی دادگـرش باید خـواند بـر سـر دسـت یـدالله پـسـرش باید گفت تیر قاتل به گلو، اشک به رخ، خنده به لب قـلـم مـعـجـزه نـقـش هـنـرش بـاید گفت اوست مظـلـومتـرین کـشـتۀ تـاریخ ولی قـاضـی دادرس و دادگـرش بـایـد گـفت شاهدم نکـتـۀ (کَیفَ یَتَـلظّی) عـطشاست از تـمـام شـهـدا تـشـنهتـرش بـایـد گـفت قبرش آغوش پدر، قـتـلگهش دوش پدر تا صف حـشـر انـیـس پـدرش باید گفت اصغر است اینکه به اثبات شفاعت فردا سَـنَـد مـسـتـنـد و مـعـتـبـرش بـاید گـفت شعر میثم شرری بود که از دل برخاست آتش سیـنـه و داغ جـگـرش بـایـد گـفت |